به گزارش خبرگزاری «حوزه»، «آبنبات چوبی» عنوان فیلمی سینمایی به کارگردانی محمدحسین فرح بخش است که امسال در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
هر چند این فیلمساز و تهیهکننده، چند سال پیش با فیلم «خصوصی» برای خود جایگاهی در عرصه فیلمسازی به وجود آورده بود، اما بعد از این کار، دیگر فیلم ایده الی از فرح بخش در سینما ندیدیم و کار جدید او نیز از ساختار و قصهای کسلکننده بهره برده است.
در «آبنبات چوبی» کارگردان تلاش کرده یکی از آسیبهای اجتماعی که نسل جوان با آن درگیر است را به تصویر بکشد و به نوعی تفاوت نسل، مورد توجه قرار گیرد، اما به دلیل پرداختهای ناشیانه خوب از کار درنیامده است. بازی ناهمگون برخی بازیگران آنقدر آزاردهنده است که تماشاگر نسبت به آن عکسالعمل نشان میدهد. این مسئله نشان میدهد، کارگردان به هیچ وجه در انتخاب بازیگر خوب عمل نکرده است.
در این میان رضا عطاران و میلاد کیمرام، توانستهاند از عهده نقش خود به خوبی برآیند و این امر هیچ ربطی به کارگردان ندارد، بلکه آنان به اندازهای در کارشان خبره هستند که بیکیفیتترین شخصیتها را هم به شکل خوبی بازی میکنند.
درباره فیلمنامه هم بهتر است، حرفی زده نشود، چون به شدت بد و کسلکننده است. این ضعف به اندازهای بارز است که قطعاً تماشاگران را به ترک سالن نمایش وا می دارد.
فیلمنامه هم به شدت کند پیش میرود و شوکی که قرار است به فیلم وارد شود بسیار دیرهنگام رخ میدهد دیگر حسی برای خوشایند تماشاگر باقی نمیگذارد.
بحث بعدی به کارگردانی بر میگیرد به آن میتوان نمرهای متوسط داد. در ضمن وقتی فرحبخش اثری چون «خصوصی» در پرونده کاری خود دارد، نمیتواند به این «آبنبات چوبی» افتخار کند. در بحث میزانسن هم اتفاق خوبی را در عملکرد کارگردان نمیبینیم.
*کاری مغایر با سبک زندگی دینی
جدا از ساختار ضعیف «آبنبات چوبی» در بحث مفهومی هم باید کار را مغایر با سبک زندگی ایرانی – اسلامی دانست، الگویی که در این فیلم مطرح میشود به هیچ وجه متناسب با آموزههای دین اسلام نیست، البته ممکن است کارگردان این توجیه را به کار ببرد، فیلمی که میخواهد یک آسیب اجتماعی را بیان کند، مطمئناً سرآغاز مشکل را باید در خانواده جستجو کند و این ایده تا حدودی درست است، اما میتوان، الگوهای موفقی را در فیلم جای داد که به نوعی در مقابل خانواده آسیبپذیر باشد و در کنار نشان دادن آسیبها به داشتههای مثبت هم نظر کرد.
*یک آسیب جدی برای فیلم های اجتماعی
نمیدانم چه اصراری است که همه فیلمهایی که به اسم سینمای اجتماعی به جشنواره راه پیدا میکنند تلخ و سیاه باشند، آیا برای نشان دادن آسیبها حتماً باید تلخی و ناامیدی را به تماشاگر منتقل کرد، جواب این سوال میتواند کمکی باشد تا وضعیت سینمای کشور در آینده شکل و ساختاری خوب پیدا کند، هر چند با انتخابهایی که معمولاً هیئت انتخاب جشنواره فجر در ادوار مختلف انجام میدهند، چنین امری بعید است!